بهنام خدا
سلام؛
آدم باید بلد باشه چجوری حرف بزنه.
آدم با دوست و رفیقش یه جور حرف میزنه، با پدر و مادرش یه جور، با یه غریبه تو مترو یه جور دیگه.
نمیشه اونجوری که با آبجیمون حرف میزنیم، با رئیس دانشگاهمون هم حرف بزنیم. این چند رویی و چند شخصیتی نیست. آدم باید بلد باشه چه حرفی رو چجوری و چه موقع و کجا بزنه. بیخودی که نگفتن: هرسخن جایی و هر نکته مقامی دارد...
وقتی میخواییم پیش یه آدم مهم بریم، مثلا میخوایم بریم محضر رهبر معظم و قراره یه حرفی رو مثلا به نمایندگی از نسل جوان بزنیم، از چقدر وقت قبلش، متنو آماده میکنیم، به چند نفر نشون میدیم، نواقصشو برطرف میکنیم، کلی بالا و پایین میکنیم که یه حرف درست درمون مؤدبانه بشه که منظورمونو هم خوب و شفاف برسونه.
بالاخره فرق داره دیگه. آدم باید این فرقو متوجه باشه.
وقتی میخوایم با خدا صحبت کنیم چی؟ اونموقع میشینیم هرجور دلمون خواست، هرچی دلمون خواست، هروقت دلمون خواست، به زبون میاریم. چون خدا از همه محرمتره. و از همه مهربونتره. و از همه نزدیکتره. چون خدا عصبانی نمیشه، رو ترش نمیکنه، آدمو قشنگ میفهمه.
وقتی ناراحتیم، نگران لحن حرفمون نیستیم، هرچی میخوایم میگیم، بعد هم پشیمون میشیم و عذرخواهی میکنیم. خدا هم به رومون نمیاره، خدا ستارالعیوبه. چیزی هم تو دلش نگه نمیداره، زود میبخشه، سریع الرضاست...
ولی خوبه آدم بلد باشه چجوری حرف بزنه. برای همینم خدا خودش یادمون داده. چون ما که بلد نبودیم. خدا رو هم اونجور که باید و شاید نمیشناسیم که قشنگ بفهمیم با کی طرفیم. یه چیزای جزئی یاد گرفتیم که کافی نیست و اون حق بندگی رو نمیرسونه. واسه همین خودش یادمون داده:
بسم الله الرحمن الرحیم
بهنام خداوندِ گستردهمهرِ مهربان. یعنی کار رو باید با نام خدا آغاز کرد تا خدایی باشه، رنگ و بوی خدایی بگیره و معلوم باشه برای خداست. کار باید مارک خدا رو داشته باشه تا به درد بخوره وگرنه بیفایده میشه. چون گفتن کاری که با نام خدا شروع نشه، ابتره. یعنی بیخاصیته. همیشگی و جاودانه نیست. سر و تهش هم میاد.
الحمدلله رب العالمین
یعنی همه حمد و ستایش، هر زمان و برای ستایش هر موجودی تو هستی به کار بره، همهش متعلق به خداست. چون اصل و آفریدگار خداست و هیچ موجودی، ظهوری جدا از رب العالمین نداره.
الرحمن الرحیم
همون که رحمتش همه موجودات (مومن و کافر) رو دربرمیگیره و همه تو این دنیا داریم از نعمتاش استفاده میکنیم و نسبت به بندههای مومنش خیلی مهربونه و این محبتش همیشگیه، تا ابد.
مالک یوم الدین
همون که صاحب و صاحب اختیار روز جزاست، سرنوشت هممونو اون رقم میزنه و اول و آخرش کارمون فقط با خودشه.
ایاک نعبد و ایاک نستعین
حالا که اینا رو یادگرفتی، خودت بگو، از طرف خودت، به زبون خودت، که فقط تو رو میپرستیم. نگو میپرستم، چون دیگه منی این وسط نیست. همش خداست. منیّتتو کنار بذار و برو قاطی جمع بگو: فقط تو رو میپرستیم. برای این پرستش هم از خودش کمک بخواه، چون جز او هیچکس کارهای نیست: و تنها از تو یاری میجوییم.
وقتی میخوان به بچه راه رفتن یاد بدن، اول دو تا دستشو میگیرن و تاتی تاتی راهش میبرن بعد آروم دستشو ول میکنن و میذارن خودش راه بره تا کم کم راه بیفته. از اول آیه تا اینجا، خدا دستمونو گرفته و قدم قدم آورده و به اینجا که رسیده، دستمونو ول کرده: از اینجا به بعد، خودت به زبون خودت خدا رو مخاطب قرار بده: ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم، غیرالمغضوب علیهم و لا الضالین...
به این هم راضی نشده، به معصومین (ع) هم فرموده بهمون یاد بدن. مفاتیح الجنان، پره از دعاهایی که ائمه ع واژه واژه تو دهانمون گذاشتن که بلد باشیم چجوری حرف بزنیم، وقتی دست و پامونو گم میکنیم و نمیدونیم چجوری حرف بزنیم، وقتی نمیدونیم چی برامون بهتره و چی باید از اون دریای بیانتهای جود و کرم بخوایم، وقتی گرفتاریم و زبونمون بند اومده و خلاصه هرموقعی، تو هر حال و هر زمانی که هستیم، بلد باشیم چجوری حرف بزنیم.
بالاخره آدم باید بلد باشه چجوری حرف بزنه.
التماس دعا
بازدید امروز: 103
بازدید دیروز: 107
کل بازدیدها: 584071